استقبال خوب جامعه، بهترین پاسخ به معاملهام با خدا بود
تاریخ انتشار: ۲۳ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۶۹۹۹۴
به گزارش قدس آنلاین در ایران سالانه نزدیک به 4000 نفر بر اثر مصرف مواد مخدر فوت میکنند. بر اساس اعلام سازمان ملل سالانه 450 هزار نفر در جهان بر اثر مواد مخدر جان میدهند که همین آمار نشاندهنده عمق فاجعه اعتیاد است. مفهومی شش حرف دارد اما با سه حرف (مرگ) تمام میشود.
در تعاریف امروزی مفهوم اعتیاد فقط به موارد مخدر خلاصه نمیشود و دایره معانی آن گستردهتر از گذشته شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خانوادههای این افراد نیز همیشه استرس و نگرانی دارند. ترس برای از دست دادن عزیزانی که دوستشان دارند. شاید این حرفها تکراری به نظر برسد اما شمارشگر اعلام فوتیها و بستریان بیمارستان توقف ندارد. به همین خاطر همزمان با پویش مطالعاتی و مسابقه «زندگی به سبک کتاب» با خسرو باباخانی، نویسنده کتاب «ویولنزن روی پل» اثر موفق نشر جامجم صحبت کردیم.
خسرو باباخانی، نویسنده سرشناس که برنده کتاب سال و جوایز دیگری هم بوده، خود نزدیک 30 سال درگیر اعتیاد بوده است. هرچند دیر اما او در نهایت از اعتیاد خارج میشود و در کتاب روایت رهایی از اعتیاد را برای ما تعریف میکند. وی برای نجات دیگران آبروی خود را با خدا معامله کرده است.
لطفا خودتان را معرفی کنید.
من خسرو باباخانی متولد 1338 در تهران متولد شدم. به خاطر تبعید پدرم به آبادن چند سالی در آن شهر زندگی کردم. دیپلم ریاضی فیزیک گرفتم. انقلاب فرهنگی و دفاع مقدس باعث شد دانشگاه نروم با اینکه هوش و استعداد خوبی در ریاضی داشتم و در دانشگاه جندی شاپور قبول شده بودم و در سال 58 از نامزدی اعتیاد وارد ازدواج با اعتیاد شدم. از سال 65 نوشتن داستان برای گروه سنی نوجوان را شروع کردم. سعی کردم کوشا و قوی در این عرصه فعالیت کنم و همان سالها کتابهایم پر فروش و موفق به دریافت جایزه شد. مجموعه «مثل دستهای مادرم» یکی از موفقترین کارهای من در همان سالهای اولیه بود.
با اطلاع از اینکه ممکن است آبرویتان از دست برود و مشکلاتی پیش بیاید، چرا کتاب ویولنزن روی پل نوشته شد ؟
از همان سالها که درگیر اعتیاد شده و مجبور بودم از دیگران مخفی کنم، برای تهیه مواد و بعدتر برای ترک آن بسیار اذیت شدم و مورد تحقیر قرار گرفتم. تقریبا تمام زندگیم را دادم و به باخت رسیده بودم تا اینکه سال 89 با یک سازمان مردمنهاد آشنا شدم و تصمیم به رهایی از این بلای خانمانسوز گرفتم. اعتیاد مثل عروسی است که خودش را برای گول زدن ما به بهترین شکل آراسته میکند اما روز بعد از ازدواج متوجه میشوید که این آرایش فقط برای گول زدن ما بوده است؛ در اصل عجوزهای بوده که از آن خبر نداشتیم. بعد از درمان شدن خودم، راهنمای دیگران شدم و تا امروز این راهنمایی ادامه دارد. تصمیم گرفتم خاطراتی که درباره خودم داشتم را یادداشت کنم. هفتهای یک بار یادداشت خود را مینوشتم و با اینکه مرور آن خاطرات و سختیها کار راحتی نبود مینوشتم و در سایتی قرار میدادم. استقبال افراد برای خواندن این خاطرات زیاد شد و آمار سایت بالا رفت. این خاطرات پراکنده بود؛ به همین دلیل تصمیم گرفتم کتاب را به صورت منسجمتر بنویسم. پیش خود فکر کردم، آبروی من برود بهتر از این است که عمر و طراوات یک آدم تمام بشود. به همین دلیل با نوشتن خاطرات خودم از ابتدای درگیر شدن تا ترک خواستم راه رهایی از ظلمت و تباه شدن را به دیگران نشان دهم. با خدا معامله کردم و جواب این معامله استقبال خوب مردم برای خرید این کتاب بود که هنوز هم ادامه دارد.
آیا این کتاب فقط برای افراد معتاد مناسب است؟
خیر این کتاب فقط برای افراد معتاد و مصرفکنندهها نیست. این کتاب مناسب چند گروه و دسته است و برای اطرافیان فرد معتاد خواندن آن واجب است. این کتاب به صورت خاص فقط برای مفهوم اعتیاد نیست و برای رهایی از صفات بد هم میتواند باشد. ممکن است فردی معتاد نباشد اما درگیر عادت بدی باشد و این کتاب چون انگیزشی نیز هست به درد این افراد نیز میخورد. شاید با این کتاب اهمال کاری افراد نیز کاسته شود. شاید شخصی بخواهد سبک زندگی خودش را تغییر بدهد و به نقطه خوبی برسد که این افراد نیز میتوانند «ویولنزن روی پل» را بخوانند. در نهایت این کتاب برای افرادی است که میخواهند از ظلمت به سمت روشنایی بروند. ظلمت من اعتیاد بود.
پیشنهاد شما به دستگاهها و نهادهای فرهنگی و مرتبط با این موضوع چیست؟
وقتی مخاطب برای خرید کتاب علاقه نشان میدهد و انس میگیرد این یعنی کتاب برایشان کارساز بوده است. دستگاههای فرهنگی و آموزشی مثل آموزش و پرورش میتوانند این کتاب را به دست دانشآموزان خود برسانند و حتی در زنگهای پرورشی این کتاب را مطالعه بکنند. جوانان و نوجوانان درگیر اعتیاد در کشور ما کم نیستند و دستگاههایی مثل امور زندانها و مراکز قضایی میتوانند برای هدایت و جلوگیری از اعتیاد این کتاب را تهیه و در گسترش مطالعه آن تلاش کنند. کمپهای ترک اعتیاد و مراکز مشاوره نیز میتوانند در کنار راهکارهای درمانی که دارند این کتاب را به افراد مصرف کننده و خانوادههایشان پیشنهاد بدهند.
در این جهت پادکست زندگی به سبک کتاب که در 10 قسمت اول به موضوع کتاب شما پرداخته است چه کمکی به مخاطب میکند؟
من چهار قسمت مهمان بودم. تیمی که این پادکست را ساختند چون هم دغدغه رسانه و هم دغدغه مسولیت اجتماعی را دارند و در تلاش هستند با صحبتهای صمیمانهای که با من و سایر مهمانان دارند در آگاهسازی مخاطبان کمک کنند و با محور قرار دادن این کتاب زوایا و نکات مفیدی را به مخاطب انتقال بدهند. این تلاش ستودنی و قابل تقدیر است و ای کاش همان دستگاههایی که اشاره کردم به ترویج این پادکست نیز کمک کنند.
و کلام پایانی؟
خوانندههای این مصاحبه فکر نکنند چون من دوران زیادی معتاد بودم نمیتوانم راه درست را به آنها نشان دهم. من خودم باختم و تلاش کردم با این کتاب جلوی باختن دیگران را بگیرم. قرار نیست کتاب من تحول بزرگی را ایجاد کند اما حداقل کار این کتاب ایجاد انگیزه و جرقه برای تحول دیگرانی است که در ابتدای مسیر اشتباهی قراردارند.
منبع: قدس آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۶۹۹۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«با چرا شروع کنید» تا موفق شوید
کتاب «با چرا شروع کنید» که در ۶ بخش و ۱۴ فصل نگاشته شده، مثالهایی از افراد و شرکتهایی وجود دارد که کارشان را با چرایی شروع کردند و به موفقیتهای بزرگ رسیدند؛ اگر چراییتان را بدانید و فقط با خودتان به رقابت بپردازید، میتوانید در هر عرصهای که هستید یکهتاز باشید.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، افراد و شرکتهایی وجود دارند که کارشان را با چرا و چگونگی شروع کردند و به موفقیتهای شگرفی دست یافتند؛ اگر چراییتان را بدانید و فقط با خودتان به رقابت بپردازید، میتوانید در هر عرصهای که هستید یکهتازی کرده و مشتریان و دنبالکنندگان وفاداری برای خودتان پیدا کنید و همین عنصر فوق استراتژیک وفاداری است که در این یکه تازی شما را تا انتها همراهی کرده و موفق نگاه میدارد.
حالا چند پرسش در اینجا مطرح میشود؛ آیا برخی از سازمانها موفق هستند؟ چرا کسب وکارها یا فعالیتهایی را سراغ داریم که همه عناصر انسانیاش یکدل هستند تا سازمان را به اوج برسانند؟ چرا برخی مدیران الهامبخش هستند؟ آیا اپل فقط به دلیل تحول در فناوری موفق بود؟ تفاوت یک گروه، سازمان یا شرکت موفق با دیگران در چیست؟ سایمون سینک در کتاب معروف «با چرا شروع کنید» به این سوال پاسخ میدهد. کتابی که میتواند برای همه در هر سطحی که کار و فعالیت دارند خواندنی و جذاب باشد.
اهمیت چرایی موفقیت یک سازمانافراد و سازمانهای موفق «چرایی» انجام کارشان را میدانند، در واقع از چرایی قدم گذاشتن در مسیری که طی میکنند، اطلاع دارند و در مقابل، سازمانهایی هم هستند که در مسیر بسیار هموارتری حرکت میکنند، ولی چرایی طی آن مسیر را نمیدانند یا در جایی از مسیر، چراییشان را از دست دادهاند و این سردرگمی، خودشان و کارمندانشان را دچار ابهام و تردید کرده است.
بهطور مثال برادران رایت با کمترین امکانات موفق به اختراع هواپیما میشوند، ولی رقیبشان با آن همه پول و ارتباطاتی که داشت، راه به جایی نمیبرد و حتی شاید ماجرای وجود چنین رقیبی را نشنیده باشید.
«سایمون سینک» مولف اهل انگلستان در این کتاب از فرمولی به نام «دایره طلایی» میگوید؛ او معتقد است که دسترسی به منابع مالی و انسانی، بهخودیخود کارساز نیست و برای مدیریت افراد و سازمانها باید چرایی فرد یا سازمان روشن باشد. به اعتقاد او، اگر نمیدانید چرا مشتریانتان از شما خرید میکنند، احتمالاً کارمندانتان هم نمیدانند چرا برای شما کار میکنند و در نبود این چرایی، محصول یا خدماتتان حکم کالایی را دارد که هر شرکت دیگری میتواند آن را با همان کیفیت و قیمت یا حتی قیمت رقابتیتر عرضه کند.
شروع با «چرا» راز موفقیتدر این کتاب که در ۶ بخش و ۱۴ فصل نگاشته شده، مثالهایی از افراد و شرکتهایی وجود دارد که کارشان را با چرایی شروع کردند و به موفقیتهای بزرگ رسیدند. اگر چراییتان را بدانید و فقط با خودتان به رقابت بپردازید، میتوانید در هر عرصهای که هستید یکهتازی کرده و مشتریان و دنبالکنندگان وفاداری برای خودتان پیدا کنید. در اینجا، وفاداری یعنی مردم محصول یا قیمت بهتری را کنار بگذارند تا به خرید از شما ادامه دهند و این فقط با روشن بودن چرایی کارتان به دست میآید.
نویسنده معتقد است که اندازه سازمان، نوع صنعت، محصول یا خدمت اهمیتی ندارد، اگر همه با چرایی شروع کنیم و الهامبخش دیگران باشیم تا همین کار را بکنند، در کنار هم میتوانیم دنیا را تغییر دهیم.
مثالی از شرکت اپلاز جمله مثالهای جالبی که سایمون سینک به آن اشاره دارد، شرکت فناور اپل است؛ او میگوید از نظر فنی هیچ چیز خاصی در مورد اپل وجود ندارد و این شرکت شبیه به شرکتهای دیگر است.
هیچ تفاوت واقعی با رقبای آن وجود ندارد. اما چرا مردم از اپل استقبال میکنند؟
اپل توانسته است وضعیت موجود را به چالش بکشد و فرد را توانمند سازد بنابراین همین موضوع به اپل اعتبار داده است.
برخی از متخصصان بازاریابی معتقدند اپل شیوه زندگی نمیفروشد، اپل به سادگی یکی از آن برندهایی است که افراد با سبک زندگی خاص به آن علاقه دارند.
نویسنده معتقد است چرایی رشد اپل کاملاً واضح است. این برند توانسته است نمایندگان وفاداری را جذب خود کند. اپل با مخاطب خود پیوند عمیقی ایجاد کرده است.
او همچنین در ابتدای کتاب با چرا شروع کنید، این طور نوشته است: ممنون که منو برداشتی و کنجکاوی که بدونی چی میخوام بهت یاد بدم. قرار نیست فرمول موفقیتِ یهشبه رو بهت بگم، قرارم نیست بگم چطوری موشک هوا کنی، فقط میخوام بهت بگم چطوری میتونی با کشف چرایی، کاری رو که عاشقش هستی به بهترین شکل انجام بدی، که شاید اون کار موشک هوا کردن باشه!
این کتاب جذاب خواندنی را همچنین در قالب کتاب صوتی هم میتوانید بشنوید و لذت ببرید و بکار ببندید.
کد خبر 724756